نیوشا ضیغمی: اغلب فیلم های جشنواره cast مشابه دارند/ برخی از زنان زیباى اولیه و زنانه خود را از دست دادند/ تمایل ندارم همیشه مشغول باشم و بازى کنم
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۶۱۵۱۷
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ نیوشا ضیغمى، بازیگر نام آشنای سینما، این روزها با دو فیلم سینمایى کاملا تجارى «ثبت با سند برابر است» و «دختر عمو، پسرعمو» در پرده سینماهاحضور پیدا کرده است. وی در این سال ها بیشتر در آثار کمدى و تجارى سینما خود را محک زده است.
با این بازیگر که فیلم سینمایى «دریا، ماهى و پرنده» را هم در گروه «هنر و تجربه» در اکران دارد گفتگو کردیم که در ادامه می خوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم «دختر عمو، پسرعمو» چه مولفه و ویژگی هایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟
«طلاق» در جامعه کنونى به نسبت گذشته بسیار رایج شده و در قامت یک معضل خودش را نشان مى دهد. متاسفانه بسیارى از طلاق ها و جدایى زوجین از یکدیگر با موارد سطحى اتفاق مى افتد. فیلمنامه «دختر عمو، پسر عمو» با زبان طنز به همین مباحث مى پردازد و از این حیث برایم جذابیت لازم براى نقش آفرینى را داشت.
حضور نیوشا ضیغمى در دو فیلم کمدى سینمایى «ثبت با سند برابر است» و «دختر عمو، پسر عمو» و اکران همزمان این دو اثر با یکدیگر سبب شده چشمان مخاطب به تماشای حضور ضیغمى در آثار کمدى عادت کند، آیا این رویه را براى ادامه فعالیت خود انتخاب کردید یا نقش آفرینی در ژانرهای دیگر هم می تواند دغدغه و هدف شما باشد؟
نزدیک ١٥ سال است در تلویزیون و سینما مقابل دوربین ظاهر مى شوم. در کارنامه کارى من تجربه بازى در آثار جدى و کمدى دیده مى شود. ولى در شرایط کنونى اجتماع کمدى هاى «ثبت با سند برابر است» و «دخترعمو، پسرعمو» جزو کمدى هاى شریف و موقعیتی هستند که براى خنده مخاطب دستاویز به هر مسئله اى نمى شوند. در شرایط فعلى مردم به دیدن فیلم هاى کمدى بیشتر تمایل نشان مى دهند و سینما را با مفهوم سرگرمى دنبال مى کنند. در دو فیلم «ثبت با سند برابر است» و «دختر عمو، پسر عمو» حرفى هم زده شد. حالا شاید حرف بزرگى زده نشده ولى قرار نبوده به صرف خنده مخاطب را به سالن سینما بیاوریم.
نشانه هاى کمدى سخیف و مبتذل از نگاه نیوشا ضیغمى چگونه تعریف مىشود؟
بسیارى از فیلمسازان و نویسندگان مطرح سینماى جهان مهمترین حرف هاى خود را در قالب فیلمنامه هاى کمدى بیان مى کنند. کمدى صرفا مختص به دریافت خنده از مخاطب نیست. کمدى به آن معنا که پیامى هم در آن نهفته است، کاربرد دارد. فیلم هاى که در مقطعى جایگزین آثار کمدى سینماى ایران شدند فیلمنامه و محتوا خاصى ندارند و حتى از ساختار اصولى موضوع داستان هم بى نصیب هستند. فقط با جذب بازیگر و انجام هرگونه حرکت شنیع دیده شدند. ولى این سینماى کمدى نیست و بیشتر هجو است، اصلا استفاده از واژه ابتذال براى این فیلم ها مناسب سینماى ایران نیست و برخى از دیالوگ ها و حرکت بازیگران این آثار واقعا در شان سینماى ایران نیست. من این آثار را در زمره آثار کمدى تعریف نمى کنم. به طور کلى سینماى بى محتوایى است که شاید مخاطب عام هم که به تماشاى این فیلم ها مى رود پس از پایان فیلم و خروج از سالن حال خوشایندى نداشته باشد و صرفا به دلیل حضور بازیگرانى که ذهن آنها را با خود همراه کرده به تماشاى آن فیلم نشستند
شما در طول این سال ها کم کار شدید، زندگی مشترک چقدر در رخداد این اتفاق برای شما دخیل بوده است؟
کارنامه بازیگرى من مشخص است. در این سال ها به طور میانگین هر سال ٢ الى ٣ فیلم بازى کردم و از یک مقطعى به بعد حضور دائمى بازیگر مقابل دوربین ها باعث دلسردى مخاطب از بازیگر مى شود. بیشتر تلاش مى کنم انتخاب هاى معقول کنم و در میان پیشنهادات ترکیب انتخاب فیلم ها را طورى کنار هم مى گذارم که هم فیلمى با مشخصات گیشه در آن حضور داشته باشد و هم فیلمى بازی کنم که با نگاه کلاسیک و هنرى بیشترى درآمیخته شده باشد. خیلى هم تمایل ندارم همیشه مشغول باشم و بازى کنم اما به عنوان بازیگر فکر مى کنم فیلمنامه خوب مى تواند بازیگر را براى بازى در فیلم مجاب کند و براى خودم هم قانون تعیین نکردم که حتما باید سالیانه یک تعداد فیلم بازى کنم در مجموع نمى خواهم صحبت هاى کلیشه اى کنم ولى دوست دارم در فیلمى به ایفاى نقش بپردازم که احترام به سلیقه مخاطب هم در آن لحاظ شده باشد.
متاسفانه روالی که در طول این چند سال اخیر در جشنواره فیلم فجر شاهد هستیم این است که تعداد ثابتی از بازیگران در فیلم ها حضور دارند و در این زمینه هیچ تنوعی دیده نمیشود ارزیابى خودتان از این موضوع چیست باند و دوست بازی نقشی در این جریان دارد؟
١٤سال از حضور من در سینما گذشته است از جمله بازیگرانى نبودم که اعلام کنم مثلا در این سال من فیلمى بازى نکردم و بیکار بودم یا خانه نشین شدم. این اتفاقات به صورت مقطعى در سینما رخ مى دهد ولى ماندگار نیست. اعتقاد دارم عدم ریسک پذیرى فیلمسازان و انتخاب عوامل سرتاسر کپى از فیلمى که موفق بوده یا اتخاذ فرمولى که در جشنواره فجر مثلا جواب مى دهد را مى توانم از دلایل این اتفاق عنوان کنم. در صورتى که معتقدم کاملا اشتباه است، تمام بازیگران در هر سن و شرایط فیزیکى با انتخاب عوامل درست و فیلمنامه خوب قادر خواهند بود توانایى هاى خود را نشان بدهند، اینگونه نیست که بازیگر آثار تجارى صرفا در این ژانر مورد توجه قرار بگیرد و بازیگر فیلم هاى هنرى در ژانر خودش، ادامه این رویه مطمئنا سبب خستگى مخاطب از دیدن بازیگر در نقش هاى تکرارى مى شود و ناخودآگاه آن بازیگر را هم به سمت تکرار مى برد. در هر دهه اى سینماى ایران یک شرایطى را تجربه کرده است. بازیگرى که بیش از یک دهه مقابل دوربین بوده است یعنى از جمله بازیگران ماندگار سینما محسوب مى شود که حضور خودش را در سینما تثبیت کرده و وقتى فیلمسازان و تهیه کنندگان متوجه مى شوند که این آثار بازخورد ندارد این شرایط تغییر خواهد کرد. یک بخش مهم سینما مخاطب سینما هستند و این سیستم انتخاب هاى تکرارى نمى تواند با دوام باشد.
به نظر شما جشنواره فیلم فجر از جایگاهی برخوردار هست که مخاطب ایرانی با فهمیدن اینکه یک فیلم سیمرغ گرفته به تنهایی تمایل به تماشای این فیلم داشته باشد و آیا شما مانند برخی به این موضوع قائل هستید که جشنواره فیلم فجر از نگاه دولتى استفاده مى کند یا جوایزی از پیش تعیین شده و سفارشی دارد؟
بالاخره چه بخواهیم و چه نخواهیم جشنواره فیلم فجر مهمترین فستیوال سینمایى و هنرى کشورمان است. در ادوار گذشته جشنواره فیلم فجر دیدیم که نگاه هاى انتخاب آثار مبتنى بر سلیقه هاى مدیریتى بوده است، اى کاش که اینگونه نباشد. البته تمام فستیوال هاى دنیا رویکرد مشخصى دارند و از یک چارچوب خاص تکرارى دارد. اما اعتقاد دارم اگر مدیران جشنواره فیلم فجر یک مقدار واقعى تر از رابطه ها و اسم و رسم افراد عمل کنند و به جوانان میدان بدهند، جشنواره فیلم فجر جذاب تر مى شود چون از الان وقوع یک سرى اتفاقات کاملا قابل پیش بینى است.
در پایان اجازه بدهید سوالی فارغ از سینما و بازیگری بپرسیم؛ شما مدیریت یک کلینیک زیبایی را برعهده دارید که طبیعتا خیلی از افراد در آن تمایل دارند که در صورت شان تغییراتی ایجاد کنند شما به عنوان یک چهره شناخته شده چقدر به بکر بودن چهره چه در میان بازیگران و چه مراجعه کنندگان به کلینیک اهمیت مى دهید؟
بسیارى از اوقات تعریف یا تعبیر غلط از یک مقوله اى قادر است که آن را از بهترین حالت به بدترین شکل ممکن برساند. در این زمینه به عدم آگاهى یا استفاده نادرست از امکانات هم مى توان اشاره کرد، امروز علم پزشکى موفق شده از انواع متدهاى زیبایى و دستگاه براى حفظ سلامت پوست استفاده مى شود نه براى تغییر ظاهر. حفظ سلامت پوست یعنى اینکه پوست صورت فردى در آستانه ٥٠ سالگى به مانند پوست صورت فردى ٣٥ ساله دیده شود. در حال حاضر علم پزشکى به قدرى پیشرفته شده است و متدهاى جدید و دستگاه هاى تازه وارد کشور شده که قادر است سلامت پوست صورت شما را به ١٥ سال قبل از سن خودتان برساند، این مسئله به سلامت روح و روان افراد هم خیلى کمک مى کند. متاسفانه از یک سرى نمونه هاى جراحى هاى ناموفق زیبایى الگوبردارى مى کنیم و متاسفانه برخى از خانم ها با استفاده از بدترین نوع این شیوه هاى حفاظت از سلامت پوست، زیباى اولیه و زنانه خودشان را از دست دادند. خانم ها و آقایان که براى این کار مى خواهند اقدام کنند در ابتدا نسبت به آن آگاهى کسب کنند و به مراکز مطمئن و معتبر مراجعه کنند چون برخى از این مراکز از مواد و تجهیزات نامناسب استفاده مى کنند، استفاده غلط براى حفظ سلامت پوست مى تواند عواقب بدى هم داشته باشد و این موضوع به عدم آگاهى افراد برمى گردد که باید هوشیار باشند.
گفتگو: هنگامه ملکی
منبع: خبرگزاری برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۶۱۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که می گویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.
و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.
که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
کد خبر 850104 برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي